همنفس | |||
دارم هی پا به پای نرفتن صبوری می کنم
تا تمام کلمات عاقل شوند
صبوری می کنم تا ترنم نام تو در ترانه کاملتر شود
صبوری می کنم تا مدار، مدارا، مرگ...
تا مرگ خسته از دق الباب نوبتم آهسته زیر لب ...
حرفی ،سخنی بگوید
مثلاً وقت بسیار است و دوباره باز خواهم گشت!
حالا برو ای مرگ ،ای بیم ساده ی آشنا
تا تو دوباره بازآیی
من هم دوباره عاشق خواهم شد!
2618:کل بازدید |
|
0:بازدید امروز |
|
1:بازدید دیروز |
|
درباره خودم
| |
الهه
احساساتی_ساده_علاقه مند به شعر و ادبیات | |
حضور و غیاب
| |
لوگوی خودم
| |
لینک دوستان | |
اشتراک | |